خاطره شهيد حبيباله کريمی قسمت «24»
شهيد «حبيباله کريمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «خيلی از حجاج قربانی را کشته و سرشان را نيز تراشيده بودند و خيلی از حجاج تازه برای رمی جمره میرفتند، هر کس در فکر خودش بود که اعمالش صحيح و درست سريعاً تمام شود. بالاخره پس از نيم ساعت به قربانگاه رسيديم و...» قسمت بیست و چهارم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۱۱۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۰۶
خاطره شهيد حبيباله کريمی قسمت «21»
شهيد «حبيباله کريمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «روز عيد قربان در منا عجب لطف و صفایی دارد. پس از آنکه به منا رسيديم، سريع سفره صبحانه پهن شده و 100 نفر برادر سپاهی مانند اعضای يک خانواده بر سر اين سفره نشستند و...» قسمت بیست و یکم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۶۹۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
خاطره شهيد حبيباله کريمی قسمت «19»
شهيد «حبيباله کريمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «صحرای عرفات هر چه در مورد اين صحرا صحبت شود فکر میکنم که کم باشد ولی همين بس که اين صحرای صحرائی معرف و شناختن انسان و خداست صحرایی است که...» قسمت نوزدهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۲۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۴
خاطره شهيد حبيباله کريمی قسمت «18»
شهيد «حبيباله کريمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «از هر طرف کاروانهايی متشکل از مردان و زنان غيور و شجاع که نه انگار در کشور عربستان هستند بلکه فکر میکردند که در کشور خودشان با صلابت و استواری پرچمهای لا اله الا الله و محمد رسول الله و تصوير مبارک حضرت امام و مرگ بر آمريکا، روسيه و اسرائيل را حمل میکردند و...» قسمت هجدهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۲۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۳
خاطره شهيد حبيباله کريمی قسمت «17»
شهيد «حبيباله کريمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «باز رزمندگان ما در عمليات پيروزمندانه کربلای يک مهران و ارتفاعات قلعه آويزان عراق را نيز میگيرند و اين حماسه شکوهمند را میسازند و به دشمن میگويند ما مهران را به زور گرفتيم و...» قسمت هفدهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۲۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۲
خاطره شهيد حبيباله کريمی قسمت «16»
شهيد «حبيباله کريمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «آری ای انسان که بايد در روز محشر جواب همهی اعمالت را بدهی. جواب تمام حرکات را در صحرای محشر بدهی. بنگر و تفکر کن در آنجا جوابهای اين همه دروغ و نيرنگ را که برای آسايش خود و زن و بچه میگویی چگونه توجيه خواهی کرد...» قسمت شانزدهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۲۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۱
خاطره شهيد حبيب الله کريمی قسمت «15»
شهيد «حبيباله کريمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: « جداً به انسان در لباس احرام چه حالتی دست میدهد قابل توصيف نيست فقط همه در يک لباس و آن هم دو تکه پارچه سفيد چقدر زيباست فلسفه حج...» قسمت پانزدهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۱۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۱
برگی از خاطرات شهید «بابالله کریمی»؛
«خنده از لبهایش دور نمیشد. وقتی از در خانه رفت بیرون سعی میکرد برنگردد که دلش با دیدن مادر بلرزد، اما سر پیچ کوچهٔ بعدی نیم نگاهی کرد و بر جان من و مادرم آتش زد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «بابالله کریمی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۹۶۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۸
برگی از خاطرات شهید «بابالله کریمی»؛
« شهید کریمی برای اینکه در زمان رژیم پهلوی به خدمت سربازی نرود با کمک پدر به اداره ثبت و اسناد رفتند و با اظهار به اینکه شناسنامهاش گم شده است، شناسنامه جدیدی گرفتند که در این شناسنامه هم نامش را عوض کرد و هم سال تولدش را تغییر داد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «بابالله کریمی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۹۵۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۵
همزمان با سالروز شهادت شهید «بابالله کریمی» ویژهنامه الکترونیکی این شهید گرانقدر منتشر شد.
کد خبر: ۵۵۸۹۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۸
در آستانه سالروز شهادت شهید «بابالله کریمی» پوستر این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد قزوین طراحی و منتشر شد.
کد خبر: ۵۵۸۹۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۷
در آستانه سالروز شهادت شهید «بابالله کریمی» مجموعه تصاویر این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد قزوین منتشر شد.
کد خبر: ۵۵۸۹۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۷
برگی از خاطرات شهید «بابالله کریمی»؛
وقتی شهید «بابالله کریمی» این چند کلمه («طلبکاریهایم را بخشیدم. از مال دنیا یک تیشه و ماله دارم، آن را هم به جهاد سازندگی بدهید»!) را در دفترچهاش نوشت، من خندهام گرفته بود. گفتم: آخه یک ماله چه ارزشی دارد که میخواهی در وصیت نامهات آن را به جهاد بدهی؟ و او در کمال صداقت و سادگی گفت: اتفاقا مالهاش خیلی خوب است. از این مالههای معمولی نیست!
کد خبر: ۵۵۸۹۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۷
در آستانه سالروز شهادت شهید «بابالله کریمی» در دستنوشته بهجا مانده از این شهید گرانقدر میخوانیم: «طلبکاریهایم را بخشیدم! از مال دنیا هم یک تیشه و ماله دارم؛ آن را به جهاد سازندگی بدهید.»
کد خبر: ۵۵۸۹۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۶
«بابالله در کنار یک کامیون که در حاشیهٔ خیابان پارک شده بود سنگر گرفت تا از پشت سر، مراقب ما باشد و ما به جلو رفته و ضمن دور کردن ضد انقلاب، بچههایی که شهید و یا مجروح شده بودند را به مقر برگرداندیم ...» ادامه این خاطره از شهید «بابالله کریمی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۵۸۸۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۶
فرازی از وصیتنامه شهید «بابالله کریمی»؛
شهید «بابالله کریمی» در وصیتنامهاش آورده است: «طلبکاریهایم را بخشیدم! از مال دنیا هم یک تیشه و ماله دارم؛ آن را به جهاد سازندگی بدهید ...»
کد خبر: ۵۵۸۸۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۳
شهید «بابالله کریمی» با رسیدن به سن سربازی، لباس رزم را به تن کرد و با هدف دفاع از خاک کشور و کمک به انقلاب اسلامی از سوی بسیج به جبهه اعزام شد.
کد خبر: ۵۵۸۷۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۱
خاطره شهيد حبيب اله کريمی «14»
شهيد حاج «حبيب اله کريمی» در دفتر یادداشت خود از خاطرات روزهای حج مینویسد: « ای شهر مدينه من از شما چيز ديگری هم میخواهم من شهر را دارم وداع میگويم ولی هنوز قبر بیبی فاطمه زهرا(س) را نديدهام. آيا مگر پيکر پاک و طيبه اين بانوی بزرگ اسلام در اين شهر نيست چرا به اين مشتاقان زيارت بنت رسولالله نشان نمیدهی...» متن کامل خاطره قسمت 14 این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۷۳۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۲۱
خاطره شهيد حبيب الله کريمی «13»
شهيد حاج «حبيب الله کريمی» در دفتر یادداشت خود از خاطرات روزهای حج مینویسد: «بقيع اين قبرستانی که 4 تن ائمه اطهار و شيرمردان و شير زن اسلام را در دل خود جای داده است وقت وداع فرا رسيده، بقيع با حالت بیزبانی با ما سخن میگفت اگر کسی گوش شنوا داشته باشد صدای گريه وداع بقيع را خواهد شنيد که...» قسمت سیزدهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۷۳۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۲۰
خاطره شهيد حبيب الله کريمی «12»
شهيد حاج «حبيب الله کريمی» در دفتر یادداشت خود از خاطرات روزهای حج مینویسد: «مسجد نبی نجار نيز گذاشتنش بدين قرار میباشد که روزی امام حسن(ع) و امام حسين(ع) در زمان کودکی از مدينه تفريح کنان خارج شدند و در اينجا که باغ بود در زير درختی به خواب رفتند و ملائکه به صورت اژدها...» قسمت دوازدهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۷۲۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۹